به گزارش مشرق،پس از آنکه جیمز باند، مامور ۰۰۷، در آخرین فیلم در انفجار گرفتار شد، حالا باید راهی برای بازگرداندن او در فیلم بعدی پیدا شود. فیلم «وقتی برای مردن نیست» (No Time To Die) نه تنها آخرین حضور دنیل کریگ در نقش مامور ۰۰۷ بود، بلکه در پایانبندی، برای مخاطب راهی نگذاشت جز آنکه باور کند زندگی جیمز باند هم به پایان رسیده است.
از آنجایی که طبق یک اصل تجاری قدیمی در صنعت سینما، حضور جیمز باند ضروری است، باید راهی برای برگشتن او به این دنیا پیدا کرد؛ چرا که همیشه باید در فهرست محصولات سینمایی، یک فیلم جیمز باند هم باشد.
البته اینکه چطور قرار است دوباره جیمز باند به دنیای تصویر برگردد، کار سادهای نیست و تهیهکننده فرانچایز، باربارا براکلی نیز مطمئن نیست که چطور قرار است این شخصیت داستانی را بازگرداند.
براکلی در اوایل این هفته در مصاحبهای اعتراف کرد که در مورد چگونگی ربط دادن صحنههای پایانی «وقتی برای مردن نیست» با این قول که «جیمز باند بازمیگردد» مردد است.
با در نظر گرفتن این موضوع، گاردین به چند نویسنده متخصص مراجعه کرده است، تا ببیند آنها چه پیشنهادهایی برای احیای مامور ۰۰۷ ارائه میدهند. هیچ یک از این نویسندگان ایدههای فراموشی، دوقلوی شیطانی یا حتی رویا بودن ماجرا را مطرح نکردند. (بنابراین قرار نیست ایدههای تکراری و خندهدار بخوانیم.)
ماجراهای جیمز باند از کجا شروع شد؟ | دردسرهای مامور ۰۰۷ در کازینو رویال
بهبودی معجزهآسا - و تلاش برای نجات دخترش
جان بانویل، رماننویس مطرح ایرلندی که با نام مستعار بنجامین بلک داستانهای جنایی مینویسد، فیلم را ندیده بود، اما از اینکه فهمید جیمز باند در این فیلم کشته میشود، شگفتزده شد: «در عجبم که چرا او را کشتند.»
در مورد رستاخیز جیمز باند، او فکر میکند باید کمی جنجالی عمل کرد: چرا نابودنشدنیترین مامور مخفی تمام دوران، نباید با معجزهای بازگردد؟
او میگوید: «بازگرداندن یک شخصیت همیشه آسان است. اوه، او با یک موشک منفجر شد؛ خوب، فقط بگویید، او ۹ ماه در بیمارستان بستری بود و اکنون سالم و خوب است و آماده است که دوباره بیرون برود و آدم بکشد.»
این نویسنده ادامه میدهد: «به نوعی او در انفجار حضور داشته، اما خودش منفجر نشده است. من کسی را میشناختم که هنگام انفجار بمب در ارتش جمهوری ایرلند، حضور داشت، اما با وجود کشته شدن دیگران، او جان به در برد.»
این نویسنده وقتی از جزئیات دیگر داستان، از جمله اطلاع قهرمان از وجود دخترش، باخبر میشود، آن را نکتهای کلیدی عنوان میکند: «خب، [برای ادامه داستان میتوان اینطور گفت که] یکی بچهاش را دزدیده است و او میرود تا دخترش را نجات دهد. اینجا تو نقشه راه را در اختیار داری.»
دختری در پی انتقامجویی
برای شارلوت فیلبی، نویسنده فیلمهای تریلر مورد توجهی از جمله زن دوم (Second Woman) و ادیت و کیم (Edith and Kim)، که قرار است در مارس سال آینده اکران شود، میگوید مرگ باند «درخشندهترین فرصت برای تغییر قالب باند است، و در عین حال که برخی از موضوعات قدیمیتر را زیرورو میکند، آنچه را که هست نیز حفظ میکند. بهترین چیز برای فرانچایز.»
و راه حل؟ او مینویسد: «اگر اختیارش به عهده من بود، شخصیت اصلی قسمت بعدی را دختر باند (با بازی فلورانس پیو؟) انتخاب میکردم. او برای تصاحب جایگاه پدرش و تلاش برای گرفتن انتقام مرگ او، ترکیب ژنتیکی ایدهآلی دارد؛ به اضافه میزان مناسبی از زخمهای دوران کودکی.»
او ادامه میدهد: «از نظر لحن، من میخواهم شاید قدری بیپروا، کار را به سمت فکریتر شدن ببرم؛ شاید از او در اوایل ۲۰ سالگی دختر جیمز باند شروع کنم، مثلا اینکه در کمبریج روانشناسی میخواند و بعد با پیامی به مبارزه دعوت میشود. استفاده از مزیتهای خیانت خانوادگی، عشق جوانی و افشاگریهای تاریخی مخفی باند، در احیای خیالی من - جذابیتهای داستانی مخصوص باند را حفظ میکند.»
سینمای ۲۰۲۱ | جیمزباند ۲۵: زمانی برای مردن نیست: خوشساخت اما طولانی و خداحافظ آقای کریگ
راه را برای نسل جدید باز کنید
ماندا اسکات، نویسنده نامزد دریافت جایزه ادگار برای کتاب خیانت جاسوسان (A Treachery of Spies)، پایان فیلم «وقتی برای مردن نیست» را نوعی گسست بسیار تعمدی از گذشته عنوان میکند.
او می نویسد: «باند به طور تصادفی به میلیونها تکه تبدیل نشد. این پایان یک دوره است و ما باید این پایان را بدون ابهام نشان دهیم، بنابراین هیچ راهی برای بازگشت وجود ندارد.»
او ادامه میدهد: «اما نظم استعماری قدیمی سلسله مراتبی، مردسالارانه و وحشتناکی که باند همیشه سرآمد آن بود، اکنون میتواند عقبنشینی کند. این برای مامور قدیمی باشکوه خواهد بود که بداند چه زمانی باید افسار قدرت را رها کند و این کار را با جدیت انجام دهد... او میتواند با روی گشاده جای خود را به نسل جوانتری بدهد که میداند قوانین قدیمی را هم رعایت نخواهند کرد.
بنابراین اکنون مامور ۰۰۷ جدید، جزئی از شورشی جوانانه است: او جوان خواهد بود، شاید رنگینپوست، قطعا دارای جنسیت است و روی چیزهایی تمرکز خواهد کرد که بیشترین اهمیت را دارند: شرایط اقلیمی و اضطراری زیستمحیطی و چگونگی رهایی از هرج و مرجی که در راه است. آیندهای که او را خوشحال خواهد کرد – حتی باعث افتخار او است – که به فرزندانش بسپارد... این یک «باند» جدید، کاملا متفاوت و کاملا باورپذیر خواهد بود.»
چارلز کامینگ، نویسنده تریلرهای جاسوسی پرفروش جهانی از جمله دختر مراکشی (The Moroccan Girl) و مردی در میانه (The Man Between)، پیشنهاد میکند: «شما میتوانید با باند که به عنوان فرمانده از نیروی دریایی سلطنتی بیرون میآید و برای پیوستن به MI۶ درخواست میدهد، یک داستان اورجینال بسازید. یا ممکن است جیمز باند جدید یک جاسوس جوان و کارآموز باشد که تبدیل به یک دابل-او میشود و نام «جیمز باند» را به عنوان نام مستعار همیشگی برای خود انتخاب میکند.»
کامینگ معتقد است اگرچه این ایدهها قابل قبول هستند اما، «همه اینها ممکن است زمان زیادی از صفحه نمایش را به خود اختصاص دهند. تهیهکنندگان میتوانند بدون هیچ اشارهای به آنچه در پایان «وقتی برای مردن نیست» رخ داد، جیمز باندجدید را معرفی کنند. تا زمانی که فیلمنامه سرگرمکننده باشد و باربارا براکلی بازیگر مناسب را برای ایفای نقش او انتخاب کند، تماشاگران اهمیتی نمیدهند که چگونه و چرا ۰۰۷ دوباره به زندگی بازگشته است. جیمز باند مثل هملت یا شرلوک هلمز است. او ابدی است.»